“سیرجان خبر” گاهی فکر می کنیم که زندگی چقدر سخت است و شاید هم تلخ،انگار همه چیز تکراری است و روح ندارد و همه ی اینها از آن سرچشمه می گیرد که منش ها و روشهای صحیح برای بودن در کنار هم و همراه هم بودن را نمی دانیم و یا نیاموخته ایم یا اگر آموخته ایم نمی دانیم چگونه باید اجرایش کنیم، اما این روش ها مهم اند حتی اگر جزئی و پیش پا افتاده باشد، ما در این مجال قصد داریم با راه و رسم زندگی موفق آشنا شویم:

گام اول: قرار دادن یک محور ثابت در زندگی

یکی از مشکلات زندگی آن است که انسان خط سیر مشخصی نداشته باشد، یعنی مبنا و معیار ثابتی برای تصمیمات بر زندگی حاکم نباشد.

مهم ترین محور تغییرات،خواست مردم است،متاسفانه بسیاری از زندگی ها آغاز و انجامش براساس خواست مردم است و در این که چه کسی را انتخاب کنیم و چگونه مراسم عقد و عروسی بگیریم،مراسم جشن تولد چگونه باشد،مراسم دفن و کفن و ختم را چگونه برگزار کنیم که در این ها همه خواست مردم، حرف اول را می زند.

آن زندگی که خواست مردم تعیین کننده مسیرش باشد، هیچ گاه به نقطه خوشبختی نخواهد رسید و از آن جا که سلیقه افراد متعدد،مختلف است زندگی مشترکی که براساس خواست مردم پیش برود همیشه متزلزل است.

گاهی بقدری در تن دادن به خواست مردم پیش می رویم که حتی حاضریم برخلاف عقاید خود عمل کرده و نظر مردم را جلب کنیم حتی در اصل ازدواج هم بسیاری با توجه به نگاه مردم چنین می کنند، یعنی با کسی ازدواج می کنند که مردم او را بپسندند.

در این ازدواج نباید منتظر عاقبت خوشی بود همانطور که رسول خدا(ص) فرمودند: کسی که زنی را به حلال و از مال حلال به ازدواج خود در بیاورد در حالی که مقصود او از این ازدواج فخر فروشی باشد،خداوند به وسیله این ازدواج جز ذلت و خواری هم نخواهد افزود و در قیامت به اندازه ی بهره ی او از این زن را بر لبه جهنم نگه خواهند داشت.(وسائل الشیعه)

نگاه مردم به هیچ وجه نمی تواند معیار قابل اعتمادی برای زندگی من باشد زیرا به قدری نظر مردم تحت شرایط عوض می شود که ستایش گر دیروز من سرزنش کننده امروز من خواهد بود.امام باقر(ع) می فرمایند: کسی با آن چه خدا را به خشم می آورد به دنبال کسب رضایت مردم باشد چنان خواهد شد که مردمی او را ستایش می کردند، وی را سرزنش خواهند کرد و کسی که اطاعت الهی را بر کاری که مردم را به خشم می آورد ترجیح دهد خداوند او را از دشمنی هر دشمن و حسادت هر حسود کفایت خواهد کرد و خداوند یار و پشتیبان او خواهد بود.

مثلا جوانی برای بدنیا آمدن فرزند خود بیمارستان خصوصی را انتخاب کرده بود آن هم به این دلیل که پدرش گفته بود دوست دارم نوه ام در بیمارستان خصوصی به دنیا بیاید که مردم نگویند نوه فلانی در بیمارستان عمومی به دنیا آمد.

برای این که کسی فکر نکند که نظر مردم را به هیچ وجه در زندگی نباید در نظر گرفت این نکته مهم است که منظور از این حرف ها آن نیست که زندگی خود را بدون ذره ای اعتنا به نظر مردم به پیش ببریم بلکه مقصود آن است که توجه کردن به نظر مردم باید حد و اندازه ای داشته باشد.

ما نباید آفتاب پرست شویم که در هر جا رنگ همان جا را بگیریم.

باید در زندگی خط قرمزهایی کشید و به هیچ وجه به کسی اجازه نداد که ما را به آن سوی خط قرمزها بکشاند و به انسانیت انسان باید بر بخورد که از خود اراده ای نداشته باشد و افسار زندگی خود را به این و آن بدهد.

یکی از اختلافات زن و شوهر این است که هر کدام می خواهد به آن چه تمایل دارد برسد بی آن که رضایت خدا را در نظر بگیرد.

اقتصاد هم یکی از معیارهای غیر قابل اعتماد است برخی فکر می کنند که اگر از نظر اقتصادی به توانمندی قابل قبولی برسند خطرات جدی زندگی آن ها را تهدید نخواهد کرد و این در حالی است که آن چه آمار نشان می دهد این طرز فکر را تایید نمی کند.

طبق آماری که در تهران انجام شده میزان افزایش طلاق در میان خانواده های ثروتمند بیشتر است به گونه ای که ۶۸ درصد کسانی که در یک تالار مجلل پایتخت در شمال تهران ازدواج کرده اند ظرف کمتر از یکسال طلاق گرفته اند، موضوع طلاق این تعداد زوج زمانی فاش شد که مسئولان تالار تصمیم گرفته اند از کسانی که در طول یک سال اخیر مراسم عروسی را در تالار آنها برگزار کرده اند برای شرکت در جشن عروسی یکساله دعوت بعمل آوردند اما اکثر آن ها پاسخ دادند که زندگی آن ها یکسال هم دوام نداشته است.

کسی که معیارش را خدا قرار دهد و هوا و سلیقه هایش را مطابق او تنظیم کرد، چنین تنظیمی نجات و نشاط بخش زندگی اوست و کسی که خدا را محور قرار نداد به یقین از زندگی لذت نخواهد برد.

خداوند در سوره ی طه آیه ۲۰ می فرماید: هر کس از یاری من روی برگرداند در حقیقت زندگی تنگی خواهد داشت.

اگر کسی بپرسد چگونه بدانیم خداوند از چه چیزی راضی هست و نسبت به چه چیزی خشمگین است باید گفت حداقل کاری که یک مسلمان انجام دهد این است که مطالعات اسلام شناسی را از اصلی ترین کارهای خود قرار دهد.

ادامه دارد…

 یادداشت/مرضیه اسفندیاری