به گزارش“سیرجان خبر” نام کاملش عبدالرحمن بن محمّد بن محمّد بن خلدون (۷۳۲-۸۰۸ ق) و متولد تونس است و مهمترین اثر او کتاب «العِبَر و دیوان المبتدأ و الخبر فی تاریخ العرب و العجم و البربر» مشهور به «تاریخ ابن خلدون» در هفت جلد است، امّا همه ابن خلدون را به مقدّمۀ مفصلی میشناسند که او بر این کتاب نوشته است.
شاید برای ما ایرانیان جالب توجّه باشد که این مؤرّخ بزرگ عرب در کتاب خود بارها و بارها از خلیج فارس با عنوان «بحر فارس» (دریای فارس) و حتّی در یک مورد با ضبط «خلیج فارس» یاد کرده و سه بار نیز از آن با عنوان «الخلیج الأخضر» (خلیج سبز) یاد نموده است. از آنجایی که ذکر تمامی موارد از حوصلۀ یک مقاله خارج است، پس بناچار در اینجا به ذکر مهمترین موارد در این باره خواهیم پرداخت.
یادآوری این نکته ضروری به نظر میرسد که بخش مقدّمۀ ابن خلدون را استاد محمّد پروین گنابادی و بخش متن را استاد عبدالمحمد آیتی به فارسی ترجمه کردهاند. ما در این نوشته اگرچه از ترجمۀ کتاب استفاده کردهایم، ولی در تمامی موارد ترجمه را با متن عربی مقایسه نمودهایم تا از ضبط دقیق آن در متن اصلی مطمئن شویم:
– «جزیره العرب را از سه سوى دریا احاطه کرده است: از جنوب دریاى هند، و از مشرق دریاى فارس که از دریاى هند بطرف بصره منشعب مىشود و از مغرب دریاى سوئز که هم از دریاى هند به شهر سوئز از نواحى مصر میرود چنانکه در نقشه جغرافى دیده مىشود».
– «دریاى دوم که از دریاى حبشه منشعب میگردد موسوم به خلیج سبز است این دریا از میان کشور سند و احقاف یمن جدا میگردد و بسوى شمال با انحراف کمى به مغرب میگذرد تا به ابله از سواحل بصره واقع در بخش ششم اقلیم دوم میرسد و مسافت چهارصد و چهل فرسنگ از مبدأ آن فاصله دارد و این را دریاى فارس مىنامند. و از سوى خاور، سواحل سند و مکران و کرمان و فارس بر آن واقع است و ابله در پایان آن است. و از سوى باختر سواحل بحرین و یمامه و عمان و شحر و احقاف، نزدیک مبدأ آن واقعاند و در میان دریاى فارس و قلزم جزیره العرب واقع است و همچون پیشرفتگى خشکى در دریا است که از جنوب دریاى حبشه و از باختر دریاى قلزم و از خاور دریاى فارس آنرا احاطه کردهاند».
– «در نواحى جنوبى بخش ششم این اقلیم چادرگاههاى اعراب در زیر بلاد نجد و یمامه میان کوه عرج و بلاد ضمار واقع است که تا بحرین و هجر بر ساحل دریاى فارس امتداد دارد. و در قسمتهاى شمالى این بخش در زیر چادرگاههاى بادیهنشینان شهر حیره و قادسیه و مردابهاى فرات دیده میشوند و پس از آنها در ناحیه خاورى شهر بصره واقع است. و در قسمتهاى شمالى این بخش دریاى فارس نزدیک عبّادان [آبادان] و ابله پایان مییابد و رود دجله پس از آنکه به شعب بسیارى تقسیم میشود و نهرهاى دیگرى از فرات بدان مىپیوندد و سپس همه آنها نزدیک عبّادان [آبادان] با هم یکى میشوند، در دریاى فارس میریزد. این دریا در قسمتهاى جنوبى این بخش پهناور است و در پایان جهت خاورى و حد شمالى آن تنگ میشود و در ساحل باخترى آن قسمتهاى شمالى بحرین و هجر و احسا، و در باختر این بلاد سرزمینهاى خط و ضمار و بقیه سرزمین یمامه واقع است. و بر کناره شرقى آن سواحل جنوبى فارس دیده میشوند و در این بخش جبال قفص کرمان در طرف شمال دریاى فارس واقع است».
– «… جزیره العرب و آن سرزمینى است که به دریاى هند از جنوب و خلیج حبشه از مغرب و خلیج فارس از مشرق محدود است. و یمن و حجاز و شحر و حضر موت از بلاد آن است».
– «بحرین میان بصره و عمان واقع شده و از بصره بر روى دریاى فارس یک ماه راه است. مشرق آن دریاى فارس است و جانب غربى آن پیوسته است به یمامه و شمال آن بصره است و جنوبش عمان».
– «ابن سعید گوید که جزیره العرب در اقلیم اول است. دریاى هند در جنوب آن و دریاى سویس (سوئز) در غرب، و دریاى فارس در مشرق آن است».
– «از دریاى هندى از وسط آن خلیج دیگرى موسوم به خلیج اخضر بیرون مىآید و به طرف شمال به سوى ابله پیش مىرود، آن را دریاى فارس گویند».
در پایان یادآوری میکنیم که ابن خلدون تنها مؤرّخ عرب نیست که این حقیقت تاریخی را بدون تعصّب در کتاب معتبر خود ثبت کرده است، بلکه دیگر نویسندگان پیشین عرب نیز در آثار تاریخی و جغرافیایی خود آشکارا اذعان کردهاند که نام این دریا و خلیج همواره با نام فارس و فارسی همراه بوده است.
منابع:
۱- تاریخ ابن خلدون (عربی)، تحقیق خلیل شحاده، بیروت: دار الفکر، الطبعه الثانیه، ۱۴۰۸/۱۹۸۸٫
۲- تاریخ ابن خلدون (بخش مقدّمه)، ترجمۀ محمد پروین گنابادى، تهران: انتشارات علمى و فرهنگى، چ هشتم، ۱۳۷۵٫
۳- تاریخ ابن خلدون (بخش متن)، ترجمۀ عبد المحمّد آیتی، تهران: مؤسّسۀ مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چ اوّل. ۱۳۶۳٫
https://sirjankhabar.ir/?p=16221