به گزارش“سیرجان خبر” از سال ۱۳۴۱ که نهضت مقدس امام خمینی(ره) آغاز شد تا سال ۱۳۵۷ که این نهضت به ثمر رسید، علمای مجاهد، با یاری مردم فقیر و زجر کشیده با تحمل سختیهای بسیار مبارزه را تا پیروزی نهایی ادامه دادند و در میان تمام رخدادهای انقلابی قیام ۱۵ خرداد نقطه عطفی در تاریخ مبارزات ملت قهرمان ایران به حساب میآید و به نوعی تاریخ مبارزات امت اسلامی، در این روز ورق خورد و فصل جدیدی در کارنامه مبارزاتی علیه استکبار آغاز شد و سیر تاریخی انقلاب از آن زمان تا به امروز با رخداهای مختلف تحمیلی از سوی دشمنان در جریان است.
برگزاری رفراندوم شاهنشاهی با مصوبه جدید انتخاباتی
روز ششم بهمن ماه ۱۳۴۱ برای شش اصل پیشنهادی شاه رأیگیری شد و برخی به دلیل دادن رای مخالف روانه زندان شدند که در پی آن مخالفان از شرکت در رفراندوم خودداری کردند اما در این میان تجدیدنظر در قانون انتخابات یکی از موارد مهم از آن شش اصلی بود که در رفراندوم به ظاهر دموکراسی مورد رأی قرار گرفت.
دولت در پی تصویب تجدیدنظری خلاف قانون اساسی آن زمان برای زنان حق انتخاب کردن و انتخاب شدن را به منظور ترویجِ بی بندوباری و حضور زنان در کانونهای فحشا و منکرات به رسمیت شناخت و در این مصوبه به آزادی زنان در حق انتخاب توجه خاصی نشده بود و پس از آن امام و علما به خوبی هدف اصلی چنین مصوبهای از سوی هیئت وزیران را دریافتند.
واکنش آیات عظام به مصوبه انتخاباتی هیئت وزیران
جامعه روحانیت قم به زعامت “آیتالله العظمی امام خمینی”در جهت حفظ کرامت انسانی زنان، این تصمیم دولت و واکنشی شدیدی نسبت به آن نشان دادند و آیات عظام دیگری همچون “لنگرودی”، “زنجانی”، “علامه طباطبایی”، “موسوی یزدی”، “گلپایگانی”، “شریعتمدای”، “آملی”، و “مرتضی حائری” پس از نشست و گفتگو، مبادرت به صدور اعلامیهای ۶ صفحهای مستند و مستدل کردند و اقدام دولت را در صدور تصویب نامه هیأت وزیران مبنی بر اصلاح قانون انتخابات، غیرقانونی اعلام و به دولت اعتراض شد.
پیام امام خمینی(ره) به ملت ایران در آستانه عید نوروز
امام خمینی« قدس سره» در مبارزات خود علیه استبداد، عملاً رهبری قیام را در دست گرفت و سایر علما به دنبال او قدم برداشتند. از جمله اقدامات ایشان اعلامیهای خطاب به علما و روحانیان بود . ایشان در اعلامیه خود نکاتی را از مردم ایران خواستار شدند.
متن اعلامیه بدین شرح است: «خدمت ذی شرافت حضرات علمای اعلام و حجج اسلام دامت برکاتهم اعظم الله تعالی اجورکم. چنان چه اطلاع دارید، دستگاه حاکمه میخواهد، با تمام کوشش به هدم احکام ضروریه ی اسلام، قیام و به دنبال آن مطالبی است که اسلام را به خطر میاندازد و لذا اینجانب عید نوروز را به عنوان عزا و تسلیت به امام عصر(عج) جلوس میکنم و به مردم اعلام خطر مینمایم. مقتضی است حضرات آقایان نیز همین رویه را اتخاذ فرمایند، تا ملت مسلمان از مصیبتهای وارده بر اسلام و مسلمین اطلاع حاصل نمایند.»
پس از صدور اعلامیه، علمای تهران و سایر شهرستانها به تبعیت از، امام طیّ اعلامیههایی عید را عزای ملی اعلام، و متذکر شدند، به جای دید و بازدید مجالس سوگواری تشکیل شود.
اما پس از انتشار بیانیه از سوی رژیم پهلوی در بعداز ظهر روز دوم فروردین ۱۳۴۲ به مدرسه فیضیه قم یورش صورت گرفت و در پی آن امام(ره) بارها و به مناسبت حمله به مدرسه فیضیه و تشریح جنایات آن بیاینه صادر کردند و این امر موجب شد که علمای شهرستان ها و اهل منبر به حرکت سریعتری دست بزنند و حتی چند روزی از رفتن به مساجد و منابر و اقامه نماز جماعت خودداری کردند.
مقدمات قیام خونین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲
فرا رسیدن محرم ۱۳۸۳ قمری و پا بر جا بودن حوزه قم با وجود تلاشی که دولت در تعطیلی آن داشت و اینکه این مراسم زیانی به منافع امپریالیسم امریکا و انگلیس نرساند و در مقابل رهبر انقلاب اسلامی تمام قوا را برای برگزاری محرم واقعی به کار برد.
خمینی “خدانگهدار تو ملت طرفدار تو”
در میان اعتراضهایی که در میان ملت غیور و مذهبی ایران در آن زمان مشاهده شد، روزنامههای دولتی سعی در حفظ و آرام نشان دادن شرایط جامعه داشتند و به نوعی درباره نتایج رفراندوم و انقلاب سفید شاه صحبت و به اقشار مختلف بشارت زندگی مرفهی را میدادند و همچنین از دین و مذهب و روحانیت به عنوان ارتجاع و خطر ارتجاع و موانعی که انقلاب سفید را تهدید میکند یاد میشد.
روز عاشورا دهها هزار نفر از مردم که در جریان دقیق مبارزه بودند، با در دست داشتن عکسهای امام با شعارِ خمینی خدا نگهدار تو، ملت طرفدار تو، به خیابانهای تهران ریختند. محل اجتماع، مسجد و مدرسه حاج ابوالفتح در نظر گرفته شده بود؛ اما این مدرسه از صبح زود در محاصره پلیس قرار گرفت ولی در اثر ازدحام جمعیت برای مراسم عزاداری و فریاد شعارهای ضد رژیم، کنترل از دست پلیس خارج و مسجد و اطراف آن در اختیار مردم قرار گرفت و با شعار به راهپیمایی پرداختند.
تظاهرکنندگان، پس از عبور از سهراه امینحضور و سرچشمه، به میدان بهارستان رسیدند و پس از نصب عکس امام(ره)، در این میدان به خیابان فردوسی رفتند و با نطق و خطابه، انقلاب سفید شاه را محکوم ساختند و سپس به سوی دانشگاه تهران حرکت و فریاد «خمینی بت شکن خدانگهدار تو» اوج گرفت و در بازگشت، وقتی جمعیت به مقابل کاخ مرمر رسید، فریادِ «مرگ بر این دیکتاتور» طنینانداز شد.
راهپیمایی و تظاهرات آن روز در ساعت ۳ بعدازظهر پس از بازگشت به بازار پایان گرفت و تظاهرات فردای آن روز از مسجد شاه اعلام شد. شب یازدهم، هم تظاهراتی از جانب دانشجویان دانشگاه تهران در حمایت از رهبری نهضت با شعار خمینی پیروز است، صورت گرفت. این تظاهرات از مسجد هدایت خیابان استانبول تا میدان شاه ادامه یافت و جمعیت تظاهرکننده به عزاداران مدرسه حاج ابوالفتح پیوست.
امام(ره) دستگیر شد
بخشی از سخنان امام خمینی(ره) در سیزدهم خرداد ماه ۱۳۴۲ بدین شرح است: «مطالب خیلی زیاد است. بیشتر از آن است که شما تصور میکنید. حقایقی در کار است، مملکت ما، اسلام ما، در معرض خطر است. آن چیزی که در شرف تکوین است، سخت ما را نگران و متأسف ساخته است. از وضع ایران، از وضع این مملکت خراب، از وضع این هیأت دولت و از وضع این سردمداران حکومت نگران و متأسف هستیم و از خداوند بزرگ اصلاح امور را خواهانیم.»
امام خمینی« قدس سره» با ایراد سخنرانی در سیزدهم خرداد ماه و بیان جملاتی ساده، پاسخ نطق شاه را در ۴ بهمن ۱۳۴۱ که در صحن مطهر قم ایراد کرد، به صورت دندانشکن و محکم داد. این سخنان بلافاصله به تهران گزارش شد و ساواک مأمور توقیف امام شد و ساعت ۳ بامداد روز ۱۵ خرداد مأموران امنیتی به منزل امام هجوم و ایشان را دستگیر کردند، و به تهران آوردند و در همین حال خبر دستگیری امام به سرعت در قم و سپس در تهران و سایر شهرها انتشار یافت. مردم قم به راهپیمایی اعتراضآمیز پرداختند.
پلیس برای پراکنده ساختن مردم ابتدا به تیراندازی هوایی پرداخت، و مردم با پلیس درگیر شدند و در همان دقایق نخست، معاون شهربانی را به قتل رساندند؛ یک کامیون نظامی را آتش زدند و عدهای از مردم را کشتند. سرانجام با وارد شدن ارتش و مستقر کردن تانکها و به پرواز درآوردن هواپیماها و شکستن دیوار صوتی، برای ارعاب مردم و فرارسیدن تاریکی هوا به طور موقت قضیه فیصله داده شد.
قیام خونین ۱۵ خرداد
همزمان با دستگیری رهبر نهضت اسلامی و بسیاری از علما و وعاظ در قم، تهران و شهرستانها، زمینه یک سرکوب وحشیانه و خونین توسط ایادی دژخیم فراهم شد و اجتماعات و تظاهرات مردمی زنان و مردان در اعتراض به بازداشت امام در قم، تهران و برخی دیگر از شهرستانها، با هجوم نیروهای مسلح، به خاک و خون کشیده شد.
تهران در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ به حمام خون تبدیل شد و همزمان با قتل عام مردم تهران، کشتارهای فجیعی در قم، شیراز، مشهد، تبریز و دیگر شهرستانها، توسط دژخیمان رژیم به وقوع پیوست و برای ادامه سیاست سرکوب با وجود سانسور شدید، خبرهای مربوط به دستگیری رهبر نهضت اسلامی ایران و قیام ۱۵ خرداد و کشتارهای قم، تهران، مشهد و سایر شهرستانها، در مدت کوتاهی در سراسر کشور پخش شد.
خبرگزاریها نیز بازتاب گسترده قیام مردم را، در حمایت از رهبر نهضت و واکنش شخصیتهای سیاسی، علمی و مذهبی اعتراض به دستگیری امام و کشتار مردم بیگناه به سراسر جهان مخابره کردند.
قیام خونین از تهران تا کربلا
حوزههای علمیه نجف اشرف، کربلا و کاظمین نیز به محض دریافت خبر بازداشت امام و کشتار ۱۵ خرداد به پا خاستند و با تشکیل اجتماعات و طی تلگرافهایی به سلاطین و رؤسای جمهوری کشورهای اسلامی و سازمانهای بینالمللی، حمایت خود را از امام ، و تنفر خویش را نسبت به اعمال وحشیانه رژیم و جمعی از علما در تهران و شهرستانها، ابراز کردند و خواستار آزادی حضرت امام شدند و که البته در نهایت این روز خونین از تعداد شهدای ۱۵ خرداد آمار صحیحی در دست نیست. اما تعداد آنها را رقمی بین ۵ تا ۱۵ هزار نفر، تخمین زدهاند.
آزادی امام(ره) در پی اعتراضات جهانی
اعتصاب سراسری تهران، در ۲۱ خرداد به مناسبت هفتم فاجعه خونین فیضیه ضربهای بود که رژیم را درماندهتر کرد؛ مهاجرت مراجع قم و مشهد، علمای سرشناس شهرستانها به تهران موجب شد که رژیم تن به سیاست آرامسازی و تشنجزدایی دهد و با آزاد کردن امام«قدس سره»، خشم ها را فرونشاند.
۱۱ مرداد ماه ۱۳۴۲ امام را نمایشی آزاد و در مدت کوتاهی این آزادی تبدیل به حصر شد؛ رژیم از ترس سیل خروشان جمیعت که برای دیدار امام میشتافتند، نخست وی را از زندان پادگان عشرت آباد به داودیه و از آنجا به قیطریه انتقال داد؛ بدین ترتیب امام در یک منزل شخصی که افتخاراً در اختیار ایشان گذاشته شده بود، تحت نظر و مراقبت شدید مأموران قرار گرفت.
یکی از آثار ادامه حصر امام(ره)، تشکیل گروههای زیرزمین در قم، تهران و شهرستانها بود که، گاه با نامهای جبهه مسلمانان آزاد، جمعیتهای مؤتلفه اسلامی، مجمع روحانیون مجاهد و گاه بدون نام، مانند تشکیلات سری اصفهان، شیراز، قزوین، گاه نیز به صورت نشریههای انقلابی مانند، بعثت و فریاد خودنمایی میکرد.
اگرچه در ظاهر جریان ۱۵ خرداد با تبعید امام و اعمال خفقان در کشور به نفع شاه تمام شد اما ۱۵ سال بعد از این وقایع، شاه برای همیشه از کشور مجبور به فرار شد و برای همیشه سایه ولایت بر سر ملت غیور ایران طنینانداز شد.
https://sirjankhabar.ir/?p=53154