گروه : اخبار ویژه / سیاسی

به گزارش “سیرجان خبر” به نقل از دانا، بسته گزارش تحلیلی روزانه فارس به تحلیل و بررسی برخی اخبار و مطالب کمتر دیده شده در لابهلای رسانههای کشور میپردازد. در این بسته گزارشی _ تحلیلی علاوه بر خوانش اخبار؛ سوابق و برخی تحلیلهای موجود پیرامون این مطالب نیز آورده شده است.
***
دستدادن ظریف با اوباما «اتفاقی»؛بازدید از پارچین «تشریفاتی»!
رسانههای کشور روز سهشنبه گذشته گزارش دادند که محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه دولت یازدهم در هنگام عبور از راهروی سازمان ملل، با اوباما و کری (رئیسجمهور و وزیر امور خارجه آمریکا) مواجه شده است.
مواجههای که رسانهها افزودهاند بدون برنامهریزی قبلی بوده، طی آن ظریف با اوباما و کری دست داده و میان آنها یک احوالپرسی نیز رد و بدل شده است!
اخبار دیگری هم در این رابطه از جانب رسانههای غربی منتشر شده است که به دلیل احتمال تشکیک در اتقان نمیتوان به آنها اشاره کرد.
وزارت خارجه دولت روحانی رسماً این رخداد را تأیید کرده است.
*پیش از این دو تحلیلگر آمریکایی در یک مطلب مشترک پیرامون محمدجواد ظریف که روزنامه شرق در ویژهنامه اخیر خود آنرا منتشر کرد درباره او نوشته بودند: ظریف تقریباً نیمی از زندگیاش را در ایالات متحده گذرانده، در «مرکز اسطورهای شیطان». بسیاری از تندروها! از ظریف خوششان نمیآید و او را مردی صادق نمیدانند…یک آمریکایی که تقریباً یک ربع قرن از عمرش را در روسیه به سر برده، هرگز مجال این را نمییابد در نهادهای امنیت ملی در واشنگتن به کار گمارده شود، در همین راستا نخبگان حاکم بر ایران، روشنگرانهتر از آمریکاییها عمل میکنند.
در همین زمینه قابل اشاره است که پس از آنکه برخی مقامات دولت فعلی در نخستین سفر خود به نیویورک در سال ۹۲، دو اقدام «جلسه مشترک ظریف با وزیر خارجه آمریکا» و «تماس تلفنی اوباما با روحانی» را مرتکب شدند و به ایران بازگشتند؛ این اقدامات مورد انتقادات فراوانی واقع شد و حتی رهبر معظم انقلاب در یکی از بیانات خود با اشاره به برخی رفتارهای دولت در نیویورک فرمودند: «برخی از آنچه در سفر نیویورک پیش آمد، به نظر ما بجا نبود».
اقدام ظریف در فشردن «اتفاقی» دست رئیسجمهور آمریکا در حالی صورت میگیرد که افکار عمومی میدانند ایران اسلامی به گواه منطق، به گواه مستندات موجود و به اذعان مقامات ارشد نظام اسلامی ایران، نه تنها هیچ وجه و منافع مشترکی در هیچ زمینهای با مقامات آمریکایی ندارد بلکه ایران و آمریکا به دلایل فراوان دشمن یکدیگر هستند.
همچنین دولت آمریکا نهتنها تاکنون هیچ اقدامی مبنی بر عذرخواهی از اقدامات گذشته خود در ایران (نظیر کودتای ۲۸ مرداد، هدف قرار دادن هواپیمای ایرباس ایران، تلاش برای خرابکاری در ایران و تهدیدات لفظی نظامی) نیز انجام نداده است بلکه بر انجام همچنان این اقدامات، اصرار هم میورزد.
ظریف، قبل از این مصافحه، از وزیر خارجه عربستان درخواست ملاقات کرده بود که البته درخواست وی مورد قبول طرف سعودی قرار نگرفت.
دولت یازدهم، پیش از این نیز توسط رسانهها و چهرههای خود اعلام کرده بود که بازدید اخیر آمانو، مدیر کل آژانس اتمی از تأسیاست پارچین «تشریفاتی» بوده است.
گفتنیست، علی خرّم، دیپلمات سابق و از چهرههای نزدیک به دولت پس از اتمام سفر دولت به نیویورک، در بخشی از مصاحبه خود با خبرگزاری ایرنا اظهار کرده است: روحانی توانسته است تا حد زیادی سیاست خارجی را در مسیر درست آن قرار دهد که این مساله در سخنرانی وی نیز انعکاس داشت.
***
گفته بودند آب خوردن هم به آن مربوط است…
آیا تحلیل شمخانی با روحانی درباره برجام تفاوت دارد؟
علی شمخانی، دبیر شورایعالی امنیت ملی کشورمان اخیراً در جلسهای استانی پیرامون دستاوردهای برجام گفته است: توافق هستهای در صورت تایید نهایی تنها زمینهای برای رفع مشکلات اقتصادی بوده و اقدام اصلی در این حوزه بهرهگیری از مجموعه ظرفیتها و توان داخلی کشور برای سرعت دادن به رشد و توسعه پایدار است.
به گزارش اعتماد، شمخانی پیش از این نیز هشدار داده است که نباید تصور کرد تمام مشکلات کشور با توافق هستهای حل میشود و این تصور از روی تعمد یا جهل به برخی منتقل شده است.
در همین حال، یکی از رسانهها نیز به تازگی از شرطگذاری شورایعالی امنیت ملی برای اجرای برجام خبر داده است.
سایت هفتهنامه یالثارات در خبری به نقل از جواد کریمی قدوسی، نماینده مردم مشهد در مجلس شورای اسلامی گزارش داد که شورایعالی امنیت ملی برای اجرای برجام شرط گذاشته است و قرار است گزارش کمیسیون ویژه بررسی برجام نیز با این شروط منطبق باشد.
*ماجرای کشیدن ترمز وعدههای هستهای به چند هفته قبل از معاهده دولت یازدهم و کشورهای ۱+۵ در وین برمیگردد.
روزهایی پس از بیانیه بیانیه لوزان که برخی تحلیلگران اصولگرا وقوع حتمی توافق را پیشبینی کرده بودند و چهرههای و تریبونهای جریان سیاسی خاص، آرام آرام زمزمه میکردند که «قرار نیست با توافق ارزانی بیاید»!
مثلاً رسول منتجبنیا، یکی از فعالان سیاسی بود که در همین زمینه طی یادداشتی در روزنامه شرق از این نوشت که قرار نیست با توافق مسئله گرانی و تورم حل شود.
پس از وقوع توافق وین نیز، صادق زیباکلام طی سرمقالهای در روزنامه شرق نوشت: توافق هستهای، عصای موسی(ع) نیست که به اقتصاد ایران خورده و معجزه کند!
این در حالی بود که صحبتها و مرثیههای جریان خاص طی ۲ سال گذشته برای ضرورت توافق نهایی، یک عامل انگیزش بیشتر نداشت و آن «حل مشکلات اقتصادی»، «رفع تمام تحریمها» و ید بیضا بودن توافق هستهای بود.
آنها از فلج شدن کشور به واسطه تحریمها سخن گفته بودند. از «باتلاق تحریمها» سخن رانده بودند و از اینکه «زندگی راحتتر میشود»!
آقای هاشمی در روزهای قبل از توافق وین در گفتوگو با رسانه العهد پیرامون اثرات توافق احتمالی اظهار کرده بود:
«اولاً در ایران وضعمان به حالت عادی برمیگردد؛ ما در حالت عادی مشکلی در کشور نداریم؛ منابع زیادی در کشور هست که در ارتباط با همکاریهای خارجی میتوانیم هم بهتر نقد کنیم؛ هم بهتر بفروشیم و تکنولوژیهای جدیدی لازم داریم که بهفرض میتوانیم آنها را بیاوریم؛ روابط تجاریمان تقویت میشود؛ تولیدمان خیلی بالا میرود؛ ما الآن تقریباً ۴۰ تا ۵۰ درصد ظرفیت تولید نقد سرمایه گذاری شدهمان راکد است؛ یک دفعه تجارتمان چند برابر و تقویت میشود و ارتباطات جهانی ما تقویت میشود…خیلی از جاها آماده سرمایهگذاری هستند؛ مخصوصاً ایرانیان خارج مایل هستند که به ایران بیایند؛ ما هم ظرفیت بسیار بالایی برای سرمایه گذاری داریم؛ فقط زیرمجموعه پتروشیمی ایران کافیست که یک تمدن بزرگی در سواحل خلیج فارس ایجاد کند؛ نیروهای تحصیلکرده فراوانی داریم که زمینه کار برای آنها فراهم میشود؛ در خارج هم که روابط عادی شود زندگی راحتتر میشود و ایرانیان در داخل و خارج احساس امنیت میکنند؛ در مجموع فکر میکنم بسیار مفید است»!
جدای از این گفتههای مضبوط در تاریخ سیاسی ایران؛ صحبتهای درست دریابان شمخانی درباره توافق هستهای و سطح دستاوردهایش در حالی بیان شدهاند که افکار عمومی اظهارات رئیس حقوقدان شورایعالی امنیت ملی در مراسم گرامیداشت هفته محیط زیست در خردادماه امسال را نیز به روشنی به خاطر دارند.
روحانی در آنجا اظهار کرده بود: ما وقتی میگوییم باید تحریمهای ظالمانه رفع شود بعضیها چشمانشان زیاد نچرخد. تحریمهای ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید و مشکل محیط زیست، اشتغال، صنعت و آب خوردن مردم حل شود، منابع آبی زیاد شده و بانکها احیا شوند. آنها که ملت ما را تحریم کردهاند ظلم بزرگی مرتکب شدهاند اما عدهای در داخل هم نمیدانستند تحریم چیست.
به گزارش الف، رئیس کابینه یازدهم با بیان اینکه تحریم مانند یک بیماری است که از یک تب کوچک آغاز می شود، گفت: در ابتدا به این تب کوچک توجهی نشد اما وقتی بیمار به زمین افتاد و دیگر نتوانست تکان بخورد به دنبال درمان بیماری رفتیم. بعضی معنای تحریم را نمیدانستند!
کسی قصد مچگیری ندارد اما توافقی که به مثابه یک ید بیضا جلوه داده شد، برخی چهرههای دولت برای آن خواستار برگزاری جشنهای گسترده شدند و حتی تلاش شد که آب خوردن مردم هم به آن گره زده شود؛ انتظارات کاذبی را ایجاد میکند که برونرفت از آنها به تلاشی گستردهتر از آنچه شمخانی کرده است، نیاز دارد.
نمیشود انتظارات کاذب ایجاد شده را در جلسهای معمولی به جهل و تعمد یک عده ناشناس و «بیشناسنامه» ربط داد و همهی آنچه که قبل از این بروز کرده است را منسی شده تصور کرد.
رخدادها و کنشهای سیاسی هرگز در خلأ رخ نمیدهند.
قبل از این، محمدعلی نجفی، مشاور اقتصادی روحانی هم اظهار کرده بود که از برخی اظهارات روحانی نگران میشود.
***
«مرگ بر آمریکا» عامل ناامنی یا عامل امنیت ایران؟!
آدرس اشتباهی که به اوباما دادند…
باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا در هفتادمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد، گفته است: هدف از تحریمها، تنبیه ایران نبود بلکه برای سنجش ایران بود که آیا ایران رویه خود را تغییر میدهد.
به گزارش خبرآنلاین، اوباما همچنین اظهار کرده است: شعار «مرگ بر آمریکا» در ایران شغل ایجاد نمیکند و برای ایران امنیت نمیآورد!
*از جمله دلایلی که موجب شده رئیس جمهور آمریکا به خود اجازه بدهد یکی از محوریترین شعارهای مردم مسلمان ایران در طول ۳۷ سال گذشته را به اشتغال و مسائل اقتصادی و امنیت ربط بدهد؛ رفتارهایی است که از سوی یک جریان سیاسی خاص در ایران بهویژه در ۲ سال گذشته بروز کرد.
رفتارهایی که در یکی از بزرگترین جلوات خود، طی دو سال گذشته تلاش کردند از چیزی به نام «بحران اقتصادی» و «تأثیرگذاری تحریمها»! در ایران سخن بگویند و خواسته یا ناخواسته آدرسهای غلط درباره امنیت و اقتصاد کشورمان را به امید اوکراینیزه شدن ایران در جیب اوباما قرار دهند.
در ادامه به تعدادی از این واگویهها و تلاشها که در مقاطع مختلف ۲ سال گذشته صورت گرفتهاند اشاره میشود:
_ «و ما ادریک مالتحریم»… باید مردم را با اثر تحریمها آشنا کرد. (سعید حجاریان _ اعتماد)
_ تحریمها و قطعنامهها کشور را فلج کرده و تا حل نشود نمیتوانیم حوزه اقتصاد کشور را ۱۰۰ درصد حل کنیم»! (محسن رهامی _ ایرنا)
_ اگر تحریمها ادامه پیدا کند کشور میرود به باتلاقی که دیگر برنمیگردد. (احمد خرّم – سایت حزب ندا)
_ این تحریمها نه از لحاظ اقتصادی بلکه از سایر شئون برای رونق اقتصادی ایران مانند طناب دار بود. این طناب دار باید برداشته میشد. (حمیدرضا جلاییپور _ اعتماد)
_ ایران در دوران دولت قبل دچار فروپاشی اقتصادی شد. (یدالله طاهرنژاد _ ایسنا)
_ تکلیف لااقل دو پروژه امسال باید روشن شود. یکی پروژه جیغ بنفشی که افراطیون به نام ملت ایران و به اسم اسلام ناب میکشند و دیگری قضیه تحریم و انزوای کشور که زندگی مردم را فلج کرده و آینده فرزندانمان را گروگان گرفته است! (ابراهیم اصغرزاده _ سایت حزب ندا)
اظهارات و تقریرات اشاره شده تنها برگی از هزاران تلاشی است که متأسفانه جریان سیاسی خاص طی دو سال گذشته برای افلیجنمایی و سیاهنمایی از وضعیت اقتصادی کشور بهعمل آورد و بدیهیست که در سرجمع این تلاشها، شنیدن عبارات ابتدای اپیزود فعلی، آنهم از زبان رئیسجمهور بدون احترام آمریکا غیر منتظره نبود.
جریان سیاسی خاص در حالی مدعی وجود فروپاشی اقتصادی، تأثیرگذاری گسترده تحریمها و مشکل حادّ معیشتی در ایران اسلامی شد که هیچیک از مشخصات این رخدادها در ایران اسلامی وجود ندارد.
مشکل اقتصادی و معیشتی بصورت مزمن در تمام اقتصادهای کوچک و بزرگ دنیا وجود دارد و بحثی همیشگی به شمار میرود.
نشانههای فروپاشی اقتصاد و تأثیرگذاری گسترده تحریمها نیز رخدادهایی نظیر تعطیلی بانکها، بیکاری چشمگیر، قحطی غذا، تعطیلی عمومی کارخانهها و تصلب محسوس صادرات و واردات کشور هستند.
در ماجرای تأثیرگذاری گسترده تحریمها همچنین جریان خاص هیچگاه توضیح نداد که چرا تحریمهایی که ۳۷ سال بود علیه مردم ایران اِعمال میشدند به یکباره مهم شدند و مورد اشارههای گسترده این جریان قرار گرفتند؟
آنها همچنین توضیح ندادند که آیا آمریکا تا قبل از انتخابات ۸۴ و ۹۲ در حال ارائه تخفیف تحریمی به ایران بوده است که به یکباره تصمیم به بالا کشیدن فتیلهی آن گرفته است؟!
طرفه آنکه «مرگ بر آمریکا» برای ایران شغل ایجاد بکند یا نکند اما شعاری محوری و ترجمان عقل سیاسی مردم و نظام اسلامی ایران است که دشمن خود را؛ سیاه باشد یا سفید به روشنی روز میشناسند و فریب موسیقی او را نخواهند خورد.
اگرچه شاهد تقلای یک جریان سیاسی خاص و یا دست دادنهای اتفاقی با سران کاخ سفید باشند…
یادآور میشود، رئیسجمهور حسن روحانی قبل از سفر خود به نیویورک در گفتوگو با یک رسانه آمریکایی به دفاع از شعار «مرگ بر آمریکا» پرداخت و در چرایی سرداده شدن آن از سوی مردم ایران، استدلالهای متقنی را ارائه کرد.
https://sirjankhabar.com/?p=29417